جهان دايناسورها : تند‌ترين و کندترين دايناسورها ::
 
 
 
شکل، اندازه و سرعت يک دايناسور، به شيوه‌ى زندگى آن مربوط مي‌شود. دايناسورهاى گوشت‌خوار بايد تند مي‌دويدند تا بتوانند شکار را بي‌درنگ به دندان بگيرند. آن‌ها روى پاهاى عقبى قدرتمندشان مي‌دويدند و از دمشان براى حفظ تعادل استفاده مي‌کردند.
اما دايناسورهاى گياه‌خوار، که پيکر بزرگى داشتند، نمي‌توانستند تند بدوند. آن‌ها نياز نداشتند جانور ديگرى را شکار کنند و پيکر بسيار بزرگشان نيز باعث مي‌شد هر جانورى نتواند آن‌ها را شکار کند. بياييد درباره‌ى سرعت دايناسورها بيش‌تر بياموزيم.
سرعت يک دايناسور را چگونه اندازه مي‌گيرند؟

 

پژوهشگرانى که درباره دايناسورها پژوهش مي‌کنند، سرعت آن‌ها را از فاصله‌ى بين جاپا‌هاى فسيل شده‌ى آن‌ها و طول پاهاي‌ آن‌ها به دست مي‌آورند. هرچه فاصله‌ى بين جاپاهاى يک دايناسور بيش‌تر باشد، آن دايناسور تندتر حرکت مي‌کرده است. اگر جاپا‌ها به هم نزديک باشند، به احتمال زياد آن دايناسور کند حرکت مي‌کرده است.
AWT IMAGE
کدام دايناسور از همه تندتربوده است؟
 
دايناسورهاى شترمرغ‌مانند، که استراتيوميموس نام دارند، تندترين بودند.آن‌‌ها پوشش زره‌مانند و شاخ‌هاى حفاظتى نداشتند و بنابراين بايد تند مى دويدند و فرار مي‌کردند تا جان خود را از دست ندهند. آن‌ها به تندى اسب مسابقه بودند و سرعت شان به بيش از 50 کيلومتر در ساعت مي‌رسيد.
AWT IMAGE
کدام دايناسور از همه کندتربوده است؟

 

دايناسورى مانند براکيوسوروس از همه کندتر بودند.آن‌‌ها بيش از 50 تُن وزن داشتند؛ يعنى آن‌قدر سنگين بودند که نمي‌توانستند بدوند. بنايراين، با سرعت 10 کيلومتر بر ساعت گام برمي‌داشتند. برخلاف دايناسورهاى کوچک، اين دايناسورها آن‌قدر بزرگ بودند که نمى توانستند روى پاهاى عقبى خود بايستند.
AWT IMAGE
جاپاى دايناسورها به ما چه مي‌گويد؟
 
جاپاهاى فسيل شده‌ى دايناسورها به ما مى گويند که دايناسورها چگونه حرکت مي‌کردند. برخى مانند ايگوانودون‌ها، روى هر چهار پا راه مي‌رفتند، اما روى پاهاى عقبى نيز مي‌توانستند بدوند. جاپاهاى بزرگ سه بخشى دايناسورى به نام مگالوسوروس نشان مي‌دهد که گوشت‌خوار بوده و هميشه روى پاهاى عقبى راه مي‌رفته است.
AWT IMAGE
دايناسورها با چه سرعتى جابه‌جا مي‌شدند؟
 
دايناسورها درست مانند جانوران امروزى با سرعت‌هاى متفاوت جابه‌جا مي‌شدند. دايناسورى به نام  تيرانوسوروس با سرعت 16 کيلومتر بر ساعت راه مي‌رفت، اما در هنگام خطر با سرعت بيش‌ترى مي‌دويد. هايپسيلوفودون يکى از سريع ترين دايناسورها بود. اين دايناسور گياه‌خوار مي‌توانست با سرعتى بيش از 50 کيلومتر بر ساعت از دست دشمنان خود فرار کند.
 آپاتوسوروس که وزن آن به بيش از 40 تُن مي‌رسيد (يعنى به اندازه هفت فيل) با سرعت 10 تا 16 کيلومتر بر ساعت گام برمي‌داشت. اگر اين دايناسور تلاش مي‌کرد که بدود، پاهايش مي‌شکست.
ترايسراتوپس، که به اندازه‌ى پنج کرگدن وزن داشت، مى توانست مانند کرگدن‌ها با سرعت 25 کيلومتر بر ساعت بدود. شکارچيان اندکى خطر حمله به اين دايناسور را به جان مي‌خريدند (در تصوير زير، اين چهار نوع دايناسور از سمت راست به چپ نمايش داده شده اند).
 
 
AWT IMAGE

   



 

بعضی از دایناسورها گوشتخوار بودند. اما بیشتر دایناسورها گیاهخوار بودند. در هر زنجیره غذایی، باید موجودات زنده بیشتری در سطح های پایین تر زنجیره غذایی وجود داشته باشد وگرنه انتقال انرژی غذا کافی نخواهد بود.

شمار زیادی از گیاهان (تولید کنندگان یا آنها که خودبخود تغذیه می کنند) غذای تعداد کمتری از گیاهخواران (مصرف کنندگان اولیه نامیده می شوند) را تأمین می کنند. این گیاهخواران به وسیله تعداد کمتری از گوشتخواران (مصرف کنندگان ثانویه نامیده می شوند) خورده می شوند.

برای مثال صدها جریب گیاه لازم بوده تا گروه کوچکی از تریکراتوپ ها تغذیه شوند. این گروه تریکراتوپ ها می توانستند غذای تنها یک تی رکس را تأمین کنند تا تی رکس به زندگیش ادامه دهد.

اگر شما به انواع دایناسورها نگاه کنید، می بینید که 65 درصد دایناسورها گیاهخوار بودند و تنها 35 درصد آنها گوشتخوار بودند. اگر به فسیل های پیدا شده هم نگاه کنید می بینید که درصد گیاهخواران حتی بیش از این افزایش می یابد. چون که فسیل های زیادی از بعضی از دایناسورهای گیاهخوار پیدا شده. برای مثال بیش از صد فسیل پروتوسراتوپ ها پیدا شده، در حالی که در مقابل تنها چند فسیل تی رکس پیدا شده است.

 تعادل یک زنجیره غذایی

هنگامی که در یک جامعه تعداد گوشتخواران افزایش می یابد، آنها تعداد بیشتر و بیشتری از گیاهخواران را می خورند و جمعیت گیاهخواران کاهش می یابد. پس برای گوشتخواران سخت تر و سخت تر می شود تا گیاهخوارانی پیدا کنند و بخورند و در نتیجه تعداد گوشتخواران به ناچار کاهش پیدا می کند. به خاطر همین جمعیت گوشتخواران و گیاهخواران در حالت تعادل نسبتاً باثباتی می ماند. چون که اگر جمعیت گیاهخواران کاهش یابد، جمعیت گوشتخواران را هم محدود می کند. تعادل مشابهی بین گیاهان و گیاهخواران نیز وجود دارد. یعنی اگر میزان گیاهان کاهش یابد تعداد گیاهخواران نیز کاهش می یابد

   


برچسب‌ها:

تاريخ : جمعه 16 آبان 1393برچسب:, | 16:13 | نویسنده : مهدی |

هفت دایناسور شگفت انگیز!

۲۸ خرداد ۱۳۹۰ توسط

دایناسورها به قدری متنوع بودند که اگر بخواهیم تمام آن ها را در این لیست بیاوریم، باید بیش از صدها هزار نام را برشماریم. بنابراین، در اینجا تنها به هفت دایناسور شگفت انگیز می پردازیم که دیدنشان به راستی می توانست تجربه ای بسیار مهیج باشد.

 

سینوساروپتریکس، رنگارنگ ترین دایناسور (Sinosauropteryx)

بعضی از دایناسورها دارای پر بوده اند، اما پرهای بیشتر آن ها اصلاً قابل تشخیص نبوده است. سینوساروپتریکس تا آنجا که می دانیم، اولین نوع از دایناسورهای غیرپرنده است که در فسیل آن، می توان چیزی مشابه پر یافت. همچنین، سینوساروپتریکس اولین دایناسور غیرپرنده با رنگ های قابل تشخیص می باشد. این موجود در اوایل دوره ی کرتاسه در چین می زیسته است و از خویشاوندان نزدیک کامپسوناتوس ( یکی از کوچکترین دایناسورها) به شمار می آید. فسیل های سینوساروپتریکس که به گونه ای شگفت انگیز سالم مانده اند، نشان می دهند که این دایناسور، دارای پوششی خزمانند متشکل از پرهای بسیار ساده بوده است – البته عده ای معتقدند الیاف کشف شده، ممکن است بقایای فیبر کلاژن باشد. این الیاف ساختار دوشاخه ای ساده ای داشتند و شباهت بسیاری میان پرهای این دایناسور و پرهای نسبتاً ابتدایی پرنده ی امروزی کیوی می شد یافت. چند مشخصه، سینوساروپتریکس را از دیگر دایناسورهای کوچک متمایز می کند، از جمله این که جمجمه ی او از استخوان بالایی پایش (استخوان ران) درازتر بوده، و پاهای جلویی اش بسیار کوتاه و محکم بوده اند.

آنکیلوساروس، دایناسور زره پوش (Ankylosaurus)

آنکیلوساروس را اغلب بهترین نمونه از دایناسورهای زره پوش به شمار می آورند. ویژگی های معروف آنکیلوساروس ، بدن کاملاً پوشیده از زره و دم گرز مانند استخوانی بسیار عظیم اوست. آنکیلوساروس بالغ، در مقایسه با حیوانات امروزی ساکن خشکی، بسیار بزرگ بوده است. برخی از دانشمندان اندازه ی او را ۳۰ فوت (بیش از ۹ متر) تخمین زده اند. شکل بدن این دایناسور، خم شده به سمت زمین و نسبتاً پهن بود. آنکیلوساروس بر روی چهار دست و پا راه می رفت و پاهای عقبی اش، بلندتر از پاهای جلویی اش بودند. آنکیلوساروس گیاهخوار بود و دندان های برگ مانند او، که نسبت به جثه اش، بسیار کوچک می نمودند،  برای خوردن گیاهان مناسب به نظر می رسیدند. استخوان های جمجمه و سایر اعضای بدن این دایناسور، به گونه ای کنار هم قرار گرفته بودند که قدرت او را به حداکثر برسانند. مشخص ترین ویژگی آنکیلوساروس، زره او بود که از برآمدگی های عظیم و فلس های استخوانی روی پوست به نام اوستئودرم یا اسکیوت، تشکیل می شده است. فلس ها، در ردیف های افقی منظم تا گردن، کمر و کفل های این جانور، امتداد می یافتند. دم گرزمانند مشهور آنکیلوساروس نیز از چند اوستئودرم بزرگ متصل به هم تشکیل شده بود. به همین دلیل وقتی این دایناسور دمش را تاب می داد، نیروی عظیمی به انتهای دمش منتقل می شد. این سلاح دفاعی مؤثر، به قدری قدرت داشت که می توانست استخوان های موجود مهاجم را خرد کند.

تریسراتوپس، آخرین دایناسور پیش از انقراض بزرگ (Triceratops)

او یکی از آخرین انواع دایناسور بود پیش از انقراض بزرگ، پا به عرصه ی هستی گذاشت. تریسراتوپس، موجودی چهارپا با یک یقیه ی بزرگ استخوانی و سه شاخ بر روی جثه ی عظیمش و شباهتی عجیب به کرگدن های امروزی، یکی از شناخته شده ترین دایناسورهاست. اگرچه محیط زندگی او با تیرانوسور یکسان بود و اغلب توسط همین دایناسور مخوف شکار می شد، اما مشخص نیست که آیا این دو به راستی، همان گونه که در نمایش های موزه ها و تصاویر متداول نشان داده می شود، با یکدیگر می جنگیده اند یا نه. بحث درباره ی کاربرد یقیه و سه شاخ مشخص موجود در سر تریسراتوپس، سال های زیادی به طول انجامیده است. پیش تر گمان می رفت این شاخ ها، سلاح هایی دفاعی در برابر مهاجمین بوده اند، اما نظریه های جدید ادعا می کنند که تریسراتوپس همچون گوزن های شمالی، بزهای کوهی و سوسک های کرگدنی، از این سه عضو خود، برای نمایش های برتری جویانه و جفت یابی بهره می برده است.

استگوسور، دایناسور میخ دار (Stegosaurus)

استگوسور به لطف دم میخ دار و پوشیده از فلس خود، یکی از شناخته شده ترین دایناسورهاست. آن ها حدود ۱۴۵ یا ۱۵۰ میلیون سال پیش، در زمان و قلمروی که در آن، موجودات عظیم الجثه حکم می راندند، زندگی می کردند.  استگوسور، یک چهارپای سنگین وزن عظیم الجثه ی گیاهخوار با وضع اندامی عجیب و غریب، به راستی جالب توجه است. پشت استگوسور به شدت انحنا داشت و پاهای جلویی اش کوتاه بودند، سر او به سمت پایین خم بود و دم سفت و سختش، در هوا برافراشته. آرایش فلس ها و خارهای میخ مانند بدن او، فکر بسیاری از دانشمندان را به خود مشغول کرده است. به احتمال زیاد، استگوسور از این میخ ها به عنوان وسیله ی دفاعی بهره می برده است. از فلس ها نیز به عنوان سلاح تدافعی و همچنین، وسیله ی نمایشی و تنظیم کننده ی حرارتی یاد می شود. استگوسور تقریباً به اندازه ی یک اتوبوس بود، با طول ۳۰ فوت و ارتفاع ۱۴ فوت، و با این حال در برابر دایناسور هم عصر خود، سوروپودای عظیم الجثه، کوتوله می نمود. از آن جایی که این دایناسور، همزمان با دایناسورهای بزرگ درنده می زیست، وجود زره برایش بسیار ضروری به شمار می آمد.

آرکئوپتریکس، تنها دایناسوری که می توانست پرواز کند (Archaeopteryx)

آرکئوپتریکس، که در اواخر دوره ی ژوراسیک می زیست، احتمالاً اولین دایناسور ددپا با قابلیت پرواز می باشد. اگر آرکئوپتریکس را یک پرنده به حساب بیاوریم، در این صورت پرنده سانان بسیار کمی وجود دارند که نمی توانند پرواز کنند. پرنده سانان تنها زیست-دسته از دایناسورها هستند که نمایندگان امروزی خود یعنی پرندگان را شامل می شوند و نزدیکترین خویشاوندان منقرض شده ی پرندگان به شمار می آیند. آرکئوپتریکس ها که از نظر شکل و اندازه، بسیار به زاغیان اروپایی امروزی شباهت داشتند، تقریباً به اندازه ی یک متر رشد می کردند. آرکئوپتریکس علی رغم اندازه ی کوچک، بال های فراخ و توانایی احتمالی برای پرواز، با دایناسورهای ددپا مشترکات بیشتری داشت تا با پرندگان امروزی. به طور اخص، می توان شباهت های او را با داینونیکوسورها (دروموسورها و ترودونتیدها) به این ترتیب برشمرد: آرواره هایی با دندان های تیز، سه انگشت چنگال دار، دم استخوانی بلند، انگشتان پای ثانویه که قابلیت بالایی برای درازتر شدن داشتند (چنگال قاتل)، پر (نشانه ی خونگرم بودن) و چند ویژگی مربوط به استخوان بندی. ویژگی های ذکر شده، باعث می شوند آرکئوپتریکس، گزینه ای مشخص برای فسیل های قابل انتقال میان دایناسورها و پرندگان باشد. بنابراین، آرکئوپتریکس نقش مهمی در بررسی خاستگاه پرندگان و در عین حال مطالعه ی دایناسورها، بر عهده دارد.

آمفیکولیاس فراگیلیموس، بزرگترین دایناسور شناخته شده (Amphicoelias fragillimus)

آ. فراگیلیموس بزرگترین و سنگین وزن ترین دایناسوری است که تا کنون کشف شده است. آ. فراگیلیموس گیاهخوار احتمالاً بزرگترین استخوان های مهره را دارا بوده است (به طول۴۰ الی ۶۰ متر) و وزنی برابر ۱۲۲ تن داشته است. کارپنتر تحقیقات بسیاری بر روی گیاهخواران پستاندار عظیم الجثه همچون فیل ها و کرگدن ها انجام داده است. این تحقیقات نشان می دهند حیوانات گیاهخواری که جثه ی بزرگتری دارند، بهتر می توانند غذای خود را هضم کنند. از آنجایی که حیوانات بزرگتر، دستگاه گوارشی طویل تری دارند، غذا به مدت بسیار طولانی تری در فرایند هضم شدن قرار می گیرد و به این ترتیب حیوانات بزرگ می توانند با منابع غذایی کم کیفیت نیز زنده بمانند. این مورد به خصوص درباره ی حیواناتی صدق می کند که در روده ی خود بخش های تخمیر دارند. به این ترتیب که میکروب های در این بخش ها تجمع می کنند و مواد گیاهی را تخمیر کرده، به عمل هضم شدن یاری می رسانند.

تیراناسوروس رکس یا تی-رکس (Tyrannosaurus Rex)

تی رکس، بله معلوم است که نمی توانیم سلطان دایناسورها را فراموش کنیم. این دایناسور، یکی از آخرین دایناسورهای غیرپرنده بود. او از ۶۵٫۵ میلیون سال تا ۷ میلیون سال پیش، در جایی که امروزه همان آمریکای شمالی است، می زیسته است. تیراناسوروس رکس، گوشتخواری که بر روی دو پا راه  میرفت، جمجمه ای عظیم داشت که توسط یک دم دراز و سنگین، تعادل می یافت. دستان تیراناسوروس رکس در مقایسه با پاهای بزرگ و قدرتمند عقبی اش، بسیار کوچک بودند. البته دستان او، علی رغم کوچک بودن، قدرت عجیبی داشتند و دو انگشت چنگال دار به آن ها متصل بود. اگرچه ددپایان دیگری وجود داشتند که از نظر اندازه، از  تیراناسوروس  رکس، بزرگتر بودند، اما اما او با ۴۲ فوت درازا و ۱۳ فوت بلندی، و ۶٫۸ تن وزن، یکی از بزرگترین شکارچیان خشکی به شمار می رفت.

    


برچسب‌ها:

تاريخ : جمعه 16 آبان 1393برچسب:, | 1:37 | نویسنده : مهدی |

دایناسورها توسط چند شهاب‌سنگ منقرض شدند؟

دانش - 65 میلیون سال پیش، دایناسورها ناگهان از روی زمین محو شدند. تاکنون تصور می‌شد برخورد جسمی آسمانی به مکزیک عامل این انقراض بود، اما با کشف 2 گودال برخوردی بزرگ دیگر، به نظر می‌رسد حداقل 3 شهاب‌سنگ بزرگ عامل این انقراض بوده است.
 

ابوالفضل کریمی: تحقیقات جدید نشان می‌دهد دایناسورها 65 میلیون سال پیش نه تنها با یک شهاب‌سنگ، بلکه حداقل با برخورد 3 شهاب‌سنگ به زمین نابود شده‌اند.

دانشمندان پیش از این دو حفره بزرگ را که بر اثر برخورد شهاب‌سنگ به زمین به وجود آمده بودند، یکی در خلیج مکزیک و دیگری در اقیانوس هند شناسایی کرده بودند؛ اما اکنون سومین محل برخورد شهاب‌سنگ نیز در اوکراین کشف شده است.

به این ترتیب احتمالاتی مطرح شده که نشان می‌دهد دایناسورها ممکن است با مجموعه‌ای از بارش‌های شهابی بمباران شده و نسل آن‌ها منقرض شده است. آخرین یافته‌ها در این زمینه در نشریه زمین‌شناسی و با تلاش‌های پروفسور دیوید جلی از دانشگاه آبردین به چاپ رسیده است

زمانی که در دهه 1980 / 1360 نظریه انقراض دایناسورها بر اثر برخورد شهاب‌سنگ‌ها به اثبات رسید، موج عجیبی در جامعه جهانی به راه افتاد و بعدها کشف حفره برخوردی چیکسولوب (chicxulub) بر این ادعا مهر تائید نهاد.

مشکل دوگانه
اما موضوع به این جا ختم نشد. کشف دومین حفره در اقیانوس هند و سومین حفره که به تازگی یافت شده، دانشمندان را بیش از پیش متقاعد کرد که انقراض نسل دایناسورها بر اثر برخورد بیش از یک شهاب‌سنگ به زمین اتفاق افتاده است.

به گزارش بی‌بی‌سی، هرچند وجود حفره بولتایش (Boltysh) در اوکراین اولین بار در سال 2002 / 1381 گزارش شد، اما تاکنون دانشمندان در مورد زمان این رویداد و ارتباط آن با حفره چیکسولوب دچار شک و تردید بودند.

 

در آخرین تحقیقات، دانشمندان گرده‌ها و هاگ‌های گیاهان فسیل‌شده‌ای را که در لایه‌های گل پر شده در این حفره مدفون شده بودند، آزمایش کردند و متوجه شدند درست بعد از برخورد، سرخس‌ها به سرعت به صورت کلونی در منطقه پخش شده‌اند.

سرخس‌ها دارای این قابلیت هستند که به سرعت بعد از فجایع طبیعی شروع به رشد کنند. به این ترتیب لایه‌هایی از هاگ‌های سرخس‌ها می‌تواند نشانه خوبی از برخورد شهاب‌سنگ‌ها به زمین باشد. آن‌ها لایه دومی از سرخس‌ها را درست یک متر بالاتر از لایه اول در منطقه شناسایی کردند که نشان از برخورد دوباره شهاب‌سنگ به این منطقه دارد.

پروفسور سیمون کلی از دانشگاه اپن در این باره گفت: «ما لایه دوم را به عنوان یک برخورد جدید تلقی می‌کنیم. این نشان می‌دهد که برخورد شهاب‌سنگ‌های چیکسولوب و بولتایش در یک زمان اتفاق نیفتاده است. بین این دو برخورد هزاران سال فاصله وجود دارد که با مشخص کردن طول زمان بین دو لایه سرخسی می‌توان به این موضوع پی برد. به این ترتیب ممکن است در آینده ما باز هم به شواهدی در مورد برخوردهای بیش‌تر شهاب‌سنگ‌ها به زمین دست پیدا کنیم».

در حال حاضر محققان فکر می‌کنند دایناسورها به واسطه بارش شهاب‌سنگ‌ها در طول هزاران سال منقرض شده‌اند. پروفسور مانیکا گرادی کارشناس شهاب‌سنگ از دانشگاه اپن که البته در تحقیقات اخیر شرکت نداشته، در این باره گفت: «یک احتمال دیگر برخورد اشیاء نزدیک به زمین است. در حال حاضر ناسا برنامه‌ای به نام اسپیس‌گارد را با هدف نظارت بر اجرام نزدیک به زمین و ساخت سیستم‌های هشدار برای پیش‌بینی برخوردهای احتمالی آینده راه‌اندازی کرده است.

 
کلید واژه ها: دایناسور -

    


برچسب‌ها:

تاريخ : جمعه 16 آبان 1393برچسب:, | 1:32 | نویسنده : مهدی |


اسمایلودون ، ببر دندان شمشیری / Saber-toothed Tiger / Smilodon

سلسله : Animalia

شاخه : Chordata

رده : Mammalia

راسته : Carnivora

خانواده : Felidae

زیرخانواده: Machairodontinae

جنس: Smilodon

گونه : اسامی علمی گونه های شناخته شده این پستانداران ما قبل تاریخ / Smilodon fatalis - Smilodon gracilis - Smilodon populator

معناي اسم : نام این جانوران Smilodon می باشد.
اسمایلودون ، یک کلمه مرکب یونانی است به معنی تیز دندان. گاهی آنها را saber-toothed tiger به معنی ببر دندان شمشیری می نامند اما در حقیقت، وابستگی چندانی به ببرها ندارند و به زیرخانواده دیگری با نام Pantherinae مربوط می شوند اما در عین حال از اعضای منقرض شده زیرخانواده Machairodontinae هستند.

دوران زمين شناسي : اواخر بخشی از عهد چهارم زمین شناسی به نام Pleistocene

محدوده زماني: حدودا" 2.5 میلیون تا 10.000 سال پیش

محدوده مكاني زندگي: آمریکای شمالی ( حدود کالیفرنیا ) و آمریکای جنوبی ( حدود آرژانتین )

وضعيت حفاظت : منقرض شده اند.

   

 


شاه دايناسورها همنوع خوار بوده است

گروهي از ديرينه شناسان آمريکايي دريافتند که دايناسور گوشتخوار «تيرانوساروس رکس» که به عنوان شاه دايناسورها شناخته مي شود علاوه بر خوردن ساير گونه هاي دايناسورها همنوع خوار نيز بوده است.

 

به گزارش مهر، دانشمندان دانشگاه ييل در تحقيقات خود آثار گازگرفتگي را روي بقاياي استخوان فسيلي دايناسور گوشتخوار «تيرانوساروس رکس» پيدا کردند که نشان مي دهد رد دندان هاي نمونه هايي از خود اين گونه است.

اين ديرينه شناسان درحالي رديابي آثار گازگرفتگي پستانداران بودند که استخواني با علائم ويژه را کشف کردند. با استفاده از تکنيک هاي تعيين تاريخ و بررسي محل کشف استخوان، اين دانشمندان دريافتند که اين گازگرفتگي ها را احتمالا يک تيرانوساروس رکس انجام داده است.

اين محققان در اين خصوص توضيح دادند:اين گازگرفتگي ها علائم مربوط به دندانهاي يک جانور گوشتخوار بزرگ است اما تيرانوساروس رکس تنها جانور گوشتخوار بزرگي بود که در 65 ميليون سال قبل در غرب آمريکا مي زيسته است.

پس از آنکه اين ديرينه شناسان مطمئن شدند که آثار گازگرفتگي مربوط به دندان هاي يک تيرانوساروس است نوع استخوان را مورد بررسي قرار دادند و دريافتند که خود استخوان گازگرفته شده نيز متعلق به يک نمونه تيرانوساروس رکس است.

دراين راستا، اين محققان ساير بقاياي استخواني مربوط به اين دايناسور را در کلکسيون هاي موزه هاي مختلف مورد ارزيابي قرار دادند و کشف کردند که سه استخوان پا و يک استخوان دست فسيل هاي تيرانوساروس رکس موزه هاي مختلف نيز داراي علائم گازگرفتگي از نوع همنوع خواري بودند.

اين تحقيقات اثبات کرد که تيرانوساروس رکس علاوه بر اينکه دايناسورهاي کوچکتر ساير گونه هاي را مي خورده بلکه از نمونه هاي گونه خود نيز تغذيه مي کرده است.

تاکنون تنها يک گونه دايناسور به نام Majungatholus به عنوان يک گونه همنوع خوار شناخته شده بود.

       


برچسب‌ها:

تاريخ : جمعه 16 آبان 1393برچسب:, | 1:24 | نویسنده : مهدی |

دایناسورها، (به انگلیسی: Dinosaur) گروهی از خزندگان مهره‌داری بودند که برای بیش از ۱۶۰ میلیون سال حاکم اکوسیستم‌های زمین بودند. قبل از دورهٔ تریاس (حدود ۲۳۰ میلیون سال پیش) تا آخر دورهٔ کرتاسه (حدود ۶۵ میلیون سال پیش) بیش‌تر آن‌ها در رویداد انقراض دوران سوم کرتاسه[پ ۴] منقرض شدند

بررسی بازمانده‌های نیاپرنده (آرکئوپتریکس) در ۱۸۶۱ نشان دهندهٔ یک رابطه بین دایناسورها و پرندگان است. صرف نظر از حضور اثرهای سنگواره شده، نیاپرنده خیلی مانند کامپسوناتوس (دایناسور درنده کوچک) است

تحقیقاتی که حدود سال ۱۹۷۰ انجام شد نشان می‌دهد دایناسورهای دَدپا Theropoda به احتمال زیاد نیاکان پرندگان هستند؛ در واقع، بسیاری از دیرین‌شناسان پرندگان را مانند دایناسورهای بازمانده درنظر می‌گیرند و بر این باورند که دایناسورها و پرندگان باید با هم زیر یک ردهٔ زیست‌شناسی قرار داده شوند. امروزه ۱۰۰۰۰ گونه از پرندگان به این گروه تعلق دارند.

حدوداً نیمهٔ نخست قرن ۲۰ دانشمندان دایناسورها را جانورانی تنبل، خنگ و خون‌سرد در نظر می‌گرفتند. با این وجود تحقیقات گسترده‌ای در سال ۱۹۷۰ انجام شد این نظریه را پشتیبانی می‌کند که آنها حیواناتی با دگرگونی‌های بدنی زیاد بودند و اغلب خود را با واکنش‌های متقابل اجتماعی سازگار می‌کردند. مدرکی از پرندگانی مربوط به دسته ددپایان شدیداً این تغییر نظریه را تحت تأثیر قرار می‌دهد.[

از زمانی که اولین فسیل‌های دایناسور در سده نوزدهم شناخته شدند اسکلت آن‌ها زیبنده موزه‌ها در سراسر دنیا شده‌اند و دایناسورها یک بخش از فرهنگ جهانی شده‌اند و میان بچه‌ها و بزرگسال‌ها باقی خواهند ماند. آنها در پرفروش ترین کتاب‌ها و فیلم‌ها (مثلاً پارک ژوراسیک)، چهره بوده‌اند و هر یافته تازه‌ای از دایناسورها از رسانه‌ها پوشش داده می‌شوند

بعضی اوقات به طور غیررسمی هرگونه خزندهٔ ما قبل تاریخ نظیر دیمترودون، پتروسور بالدار و پلسیوسارو و موساسور را نیز دایناسور می‌نامند در حالی که در معنای دقیق کلمه هیچیک از جانوران یادشده دایناسور نیستند

از آنجا که پستانداران در مقایسه با خزندگان امروزی هوشیارتر و فعال‌ترند، این پرسش پیش می‌آید که چرا آن‌ها برای مبارزه‌جویی با دایناسورها زودتر از این به مناطق تحت فرمانروایی دایناسورها نیامدند. یکی از دلایل محتمل آنست که خود دایناسورها فعال، هوشیار و خونگرم بوده‌اند. وضع خاص بدن دایناسورها حاکی از چابکی آن‌هاست، استخوان‌های آنها در مقایسه با استخوان‌های چهارپایان

اگر دایناسورها خونگرم بوده باشند، این موضوع به توضیح چیرگی درازمدت آنها کمک می‌کند. دایناسورها بزرگتر از پستانداران همزمان خود بوده‌اند؛ حتی بچه دایناسورهایی که تازه از تخم خارج می‌شدند از بیشتر پستانداران بزرگتر بوده‌اند. واضح است که پستانداران نقش جانوران کوچک و دایناسورها نقش جانوران بزرگ را ایفا می‌کردند. حتی هنگامی که انقراض‌های مکرر گوناگون دایناسورها را کاهش داد، دایناسورهای بازمانده هنوز هم بزرگتر از پستانداران بودند و قادر بودند که موقعیت خود را حفظ کنند و آن دودمان‌های اصلی را فراهم آورند که تکامل دوباره از آن‌ها جانوران بزرگ را به‌وجود می‌آورد

هنگامی که دایناسورها از میان رفتند، پستانداران به داخل مناطق مسکونی خالی راه یافتند تا به نوبهٔ خود بر محیط خشکی چیرگی یابند.

                              


برچسب‌ها:

تاريخ : جمعه 16 آبان 1393برچسب:, | 1:16 | نویسنده : مهدی |

.: Weblog Themes By VatanSkin :.